loading...
دنیای دروغین
فردین بازدید : 12 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (1)
مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
فردین بازدید : 11 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)
مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
please enter the password
فردین بازدید : 4 سه شنبه 22 بهمن 1392 نظرات (0)

خدایا دیگر بس است ....نمیدانم با چه چشمی این روزها راببینم وسپری کنم...        خ

خداوندادستان سرد وبیروحم رابگیر....مگذارانسان هایت ازاین سردوبیروحترم کنند...            

 

خداوندااین قدر ظلم چرا....اینقدر دورویی چرا...اینقدر فحشا چرا...اینقدر دل شکستگی چرا  خداونداچراهرکس رامیبینم ازاین دنیای فانی بیزارودرشکایت است ....خدایا کفر نباشد یعنی توخواستی که دنیایت این چنین باشد ...خدایا من نمیدانم دنیایت ارزشی دارد یانه....؟ولی این را میدانم که بعضی آدمیانت لیاقت وارزش نه حتی خود بلکه دنیایت راهم به بادداده اند....خداوندا آیا میشود یک انسان تمام دنیای یک انسان دیگر شود....خداوندا چگونه قلب ها شکسته میشوند....

میخواهم زندگی کنم اما با کدامین دل....باکدامین امید، ولی یک چیز رامیدانم انسان به هرچه میخواهد میتواندبرسد من هم میخواهم به زندگی واقعی خود برسم....خدایا خودت کمکم کن...

خداوندا مگذار شکست بخورم دیگربس است....خدایا کمکم کن زندگی کنم....

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فردین بازدید : 4 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

وقتی از هرکسی ناراحت بودم فقط او بود که میتوانست آرامم کند ....

اما حالا که ازاوناراحتم چه کسی آرامم میکند،،،،؟

من ماندم وچراهایی در وجودم...

فردین بازدید : 6 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

میگفت دستهایت بهم آرامش میده ولی یادم میاد یه بارهمین دست هاروپس زد...برایم سوال شده چگونه آرامشی بود....

وجودی عجیب داشت هیچوقت نتوانستم حقیقت وجودیش رادریابم...

نمیدانم چرادلم بیهوا هوای اورا میکند ....اوکه بدون من راحت است....چرااینقدر دلتنگش میشوم

برایم خیلی سخت است که نسبت به او بی اهمیت باشم اویی که تمام قلبم رابه نامش کردم 

کاش ....دیگرازاین کاش ها بدم می آید میخواهم که بتوانم

فردین بازدید : 8 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

صدایش همیشه درگوشم زمزمه میشود نمیدانم چه کاری انجام دهم....

مانده ام باخودم ،بازندگیم،باآینده ام چه کاری انجام دهم.

سخت است خیلی بیشترازآنچه فکرش رابکنم، ولی خیلی سوختم دیگه به نظرم بسه...

خاطراتش برجورمرابه جنون کشانده ام...بعضی وقتابه خودم میگم آی دیوونه اون که میتونه توچرا...؟

ازخنده های مصنوعی دیگه بدم میاد ، دلم میخواداگه یکمم شده فقط واسه خودم بخندم...فقط

کاش...وقتی میگویم کااااش دلم آتش میگیرد

مانده ام چه کنم...؟ خدایاتوبگو

فردین بازدید : 1 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)
یادت باشددلت که شکست,سرت را بگیری بالا

تلافی نکن,فریاد نزن,شرمگین نباش

دل شکسته گوشه هایش تیز است

مبادا دل و دست آدمی که روزی

دلدارت بود زخمی کنی به کین

مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود

صبـــــــــور بــــــاش و ســـــــاکــــــت...
فردین بازدید : 4 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (1)

 

 

 

 

 

گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...!
که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود

 

 

 

 

فردین بازدید : 6 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

پرنده دلم هرروز پی آشیانه اش میگردد اما صدایش راکسی نمیشنود ......

نمیداند پرنده صدایش رانمیشنوند یاانسان ها خاموشند.......

اما هرروز به ندای این که صدایش رابشنوندپی دلدارش میگردد...

همان که به شوق او روزوشب  را با خاطراتش مرور میکند.......

خاطراتی که اگر چه دلش رامیسوزاند اما اما اما.....نه نمیگوید

تعداد صفحات : 10

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    ardakan uni

    ardakanuni.blogfa.com

    آمار سایت
  • کل مطالب : 102
  • کل نظرات : 15
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 77
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 78
  • بازدید ماه : 119
  • بازدید سال : 127
  • بازدید کلی : 1,444