خدایا دیگر بس است ....نمیدانم با چه چشمی این روزها راببینم وسپری کنم... خ
خداوندادستان سرد وبیروحم رابگیر....مگذارانسان هایت ازاین سردوبیروحترم کنند...
خداوندااین قدر ظلم چرا....اینقدر دورویی چرا...اینقدر فحشا چرا...اینقدر دل شکستگی چرا خداونداچراهرکس رامیبینم ازاین دنیای فانی بیزارودرشکایت است ....خدایا کفر نباشد یعنی توخواستی که دنیایت این چنین باشد ...خدایا من نمیدانم دنیایت ارزشی دارد یانه....؟ولی این را میدانم که بعضی آدمیانت لیاقت وارزش نه حتی خود بلکه دنیایت راهم به بادداده اند....خداوندا آیا میشود یک انسان تمام دنیای یک انسان دیگر شود....خداوندا چگونه قلب ها شکسته میشوند....
میخواهم زندگی کنم اما با کدامین دل....باکدامین امید، ولی یک چیز رامیدانم انسان به هرچه میخواهد میتواندبرسد من هم میخواهم به زندگی واقعی خود برسم....خدایا خودت کمکم کن...
خداوندا مگذار شکست بخورم دیگربس است....خدایا کمکم کن زندگی کنم....