نمی دانم خورشید از کدام سو در آمد که دلم می خواهد به خانه تنهایی هایم رنگ بهاری بزنم .هر چند این روزها دیگر نمی توان از دل شکسته سخن گفت، چرا که گوش شنوایی نیست .باید قاصدک دل را به دست نسیم بازیگوش سپرد و سوختن و ساختن پیش گرفت و تن به سرنوشتسپرد .شاید خود مرهمی باشد بر روی زخمهای روزگار. ُُ